ml>
در سوگ کدامین غم عظمی به تنت رخت عزا کرده ای ای عشق مجسم؟
که به جای نم شبنم بچکد خون جگر دم به دم از عمق نگاهت!
نکند باز شده ماه محرم که چنین می زند آتش به دلت.
به فدای نخ آن شال سیاهت .به فدای رخت ای ماه بیا.
صاحب این بیرق واین مجلس واین روضه واین بزم تویی.
آجرک الله یا صاحب الزمان .
نوشته شده توسط : مسافر کربلا
هر روز و شب از خدا رضا میخواهم
سهمی زنگاه مرتضی میخواهم
گر راه بیابم به صفای حرمش
گویم ز خدا ،رضا رضا می خواهم
ضمن تبریک میلاد ثامن الجج حضرت علی بن مو سی الرضا (علیه السلام)
خدمت شما عزیزان امیدوارم در سایه عنایات هشتمین خورشید عالمتاب هستی
خداوتد متعال سند رضایتمندی از اعمال ورفتارمان را امروز امضا کند
آمین یا رب العالمین
نوشته شده توسط : مسافر کربلا
نوشته شده توسط : مسافر کربلا
چه خوشست بوی عشق از نفس نیازمندان دل از انتظار خونین دهن از امید خندان
آیت الله بهجت:
خدا می داند در دفتر امام زمان (عج) جزو چه کسانی هستیم .
کسیکه اعمال بندگان در هر هفته به او عرضه می شود .همین قدر می دانیم که که آنطوری که باید باشیم نیستیم .
ای آنکه در نگاهت حجمی زنور داری
کی از مسیر کوچه قصد عبور داری؟
چشم انتظار ماندم، تا بر شبم بتابی
ای آنکه در حجابت دریای نور داری
من غرق در گناهم، کی می کنی نگاهم؟
برعکس چشمهایم چشمی صبور داری
از پرده ها برون شد، سوز نهانی ما
کوک است ساز دلها، کی میل شور داری؟
در خواب دیده بودم، یک شب فروغ رویت
کی در سرای چشمم، قصد ظهور داری؟
نوشته شده توسط : مسافر کربلا
اى ابوطالب درود ما به جسم و جان تو
اى که تمجید از فداکاریت یزدان مىکند
گر تو مخفى داشتى ایمان خود را کردگار
خانهات را پایگاه عشق و ایمان مىکند
اى ابوطالب تو عمران و على موساى توست
آنکه خدمت بر درش موسى بن عمران مىکند
فى المثل احمد چو موسى و على هارون اوست
سرپرستى زین دو را حق بر تو احسان مىکند
اى ابوطالب چنان کز حق حمایت مىکنى
این على یارى از او با تیغ برّان مىکند
گر تو در باطن حمایت از پیمبر مىکنى
او به ظاهر یارى از ختم رسولان مىکند
گر تو تا سرحدّ امکان مىکنى یارى ز دین
او طرفدارى ز دین ما فوق امکان مىکند
آن بنایى را که با دست نبى و ز جهد تو
پایه ریزى شد على تحکیم بنیان مىکند
این على بر آرزوهایت تجسم مىدهد
این على تبلیغ حق ترویج قرآن مىکند
پایههاى بت پرستى را بر اندازد زِ بُن
روزگار بت پرستان را پریشان مىکند
پردههاى جهل را از هم بدرّد تار و پود
کاخهاى شرک را با خاک یکسان مىکند
شعر از سید رضا موید
نوشته شده توسط : مسافر کربلا